تعدد ازواج از شهوت تا شریعت / بخش اول ( با اندکی اضافات )
مقدمه
آنچه در این مقاله از نظر می گذرانید بحثی مستند پیرامون موضوع جنجال برانگیز تعدد ازواج است . البته با توجه به حساسیتی که بعضی از افراد از روی کم آگاهی و بعضی از روی احساسات با این موضوع دارند سعی شده در استدلال ها نهایت دقت و توجه به احتمالات مخالف با برداشت استفاده شده بدون بیان آنها صورت گیرد از این رو به ذکر چند دلیل مختصر و محکم بسنده کرده و از طولانی کردن ادله خودداری خواهد شد ان شاء الله .
تعدد ازواج از نگاه قرآن
شاید اول آیه ای که در این باب بسیار مورد بحث و نظر است آیه 3 سوره مبارکه نساء است
وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلا تُقْسِطوا فى الْیَتَمَى فَانکِحُوا مَا طاب لَکُم مِّنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلَث وَ رُبَعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلا تَعْدِلُوا فَوَحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَت أَیْمَنُکُمْ ذَلِک أَدْنى أَلا تَعُولُوا
و اگر مىترسید که (بهنگام ازدواج با دختران یتیم ) عدالت را رعایت نکنید ، ( از ازدواج با آنان ، چشم پوشى کنید و ) با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمائید ، دو یا سه یا چهار همسر و اگر مىترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید ، تنها یک همسر بگیرید
در صدر آیه موضوع دختران یتیم مورد بحث است و در ذیل با ذکر یک قائده کلی به ادامه می پردازد و این قائده جدای از آن صدر ، مستقل و کامل می باشد و این گونه نیست – آنگونه که بعضی تصور نموده اند - که فقط مربوط به دختران یتیم باشد .
در این قائده کلی که درباره کیفیت و کمیت همسر گزینی بحث می کند در یک بیان کلی می فرمایید :
با زنان پاک ازدواج کنید دو تا ، سه تا و یا چهار تا و اگر ترسیدید که نتوانید عدالت را میان همسرانتان رعایت کنید به یک همسر و یا داشتن کنیز اکتفا کنید
لازم است پیش از ورود در نحوه استدلال بر آیه نکاتی از تفسیر آیه متذکر شویم :
اگر در این معنا دقت شود و آنگاه مجددا به مطالعه آیه بنگرید که مىفرماید : و ان خفتم الا تقسطوا فى الیتامى فانکحوا ، آن وقت ارتباط آن را با آیه قبلش و آتوا الیتامى اموالهم خوب مىفهمیده می شود و روشن مىشود که آن آیه در بین کلام جنبه ترقى را دارد و نهى در آیه قبلى را ترقى مىدهد و معناى مجموع دو آیه چنین مىشود : در باره ایتام تقوا پیشه کنید ، و خبیث را با طیب عوض ننمائید و اموال آنان را مخلوط با اموال خود مخورید ، حتى اگر ترسیدید که در مورد دختران یتیم نتوانید رعایت عدالت بکنید و ترسیدید که به اموالشان تجاوز کنید و از ازدواج با آنها به همین جهت دل چرکین بودید ، مىتوانید آنان را به حال خود واگذار نموده و با زنانى دیگر ازدواج کنید با دو نفر ، سه نفر و چهار نفر و اگر . . .
نکتهاى که در این تعبیر هست به این که : به جاى این که بفرماید : فانکحوا من طاب لکم ... ، فرمود : ما طاب لکم و این بدین خاطر بود که زمینه را براى بیان تعداد همسران فراهم کند . توضیح اینکه اگر فرموده بود : پس با هر کس دلتان مىخواهد ازدواج کنید ، در این بیان دیگر صراحتی بر جواز تعدد ازواج نبود و دیگر جا براى گفتن : یکى ، دو تا ، سه تا ، چهار تا باقى نمىماند ، لذا فرمود : هر چه دلتان مىخواهد ازدواج کنید ، یکى ، دو تا ، سه تا ، چهار تا . که این بیان علاوه بر جواز چند همسری و تعدد ازواج دلالتی صریح بر ترجیح این امر نیز دارد .
نکته دیگر درباره کلمه مثنى و ثلاث و رباع : کلمه مثنى بر وزن مفعل است و کلمه ثلاث و رباع بر وزن فعال است ، و این دو وزن ( مفعل و فعال ) در باب اعداد ، دلالت بر تکرار ماده مىکند ، در نتیجه معناى مثنى دو تا دو تا و معناى ثلاث سه تا سه تا و معناى رباع چهار تا چهار تا است و چون خطاب در آیه به تمامى مردم است ، نه به یک نفر ، لذا هر یک از این سه کلمه را با حرف واو از دیگرى جدا کرد تا تخییر را برساند و این معنا را افاده کند که هر یک از مؤمنین اختیار دارند در اینکه دو یا سه و یا چهار نفر همسر براى خود انتخاب کنند ، از آنجا که کل مردم در اینجا مخاطب مىباشند ، عددهاى دو ، سه و چهار باید در قالب کلماتى ادا شوند که بیانگر تکرار است که آن کلمات عبارتند از : مثنى ، ثلاث و رباع .
نکته ای دیگر : اینکه وقتی آیه در مقام بیان کیفیت و تعداد ازواج شروع به بیان می کند ابتدا از تعدد همسر ها صحبت به میان می آورد و سپس با شرط و شروط به بیان تک همسری می پردازد که مثلا اگر کسی ترس از توانایی خود در بر قراری عدالت میان همسرانش داشت به تک همسری یا به داشتن کنیز یا کنیزانی در کنار یک همسر اکتفا کند و این یکی از روشن ترین ادله ترجیح ، استحباب و بلکه اولویت تعدد ازواج است .
زیرا اگر از نظر قرآن اولویت با تک همسری می بود ، می توانست چنین بفرماید : یک همسر بگیرید و اگر ترس از اجرای عدالت نداشتید دو تا ، سه تا و یا چهار تا همسر اختیار کنید و داشتن یک همسر را مقدم بدارد و جمله فَإِنْ خِفْتُمْ أَلا تَعْدِلُوا فَوَحِدَةً را به عنوان یک امر فرعی و راه جایگزین بیان ندارد و یا فقط بفرماید فَانکِحُوا مَا طاب لَکُم مِّنَ النِّساءِ و دیگر ادامه آیه یعنی مَثْنى وَ ثُلَث وَ رُبَعَ را نفرماید ولی از آنجا که قرآن بر اساس علم خالقی حکیم و علیم بیان شده تک تک کلمات و نوع چینش آنها حاوی پیام هایی ظریف و لطیف برای اهل دقت و تامل است .
اگر اصل ترجیح و اولویت چند همسری با استفاده از این آیه ثابت شد باید گفت سبک زندگی که اسلام به خانواده های مسلمان ، مومن ، متدین و به بیانی دیگر حزب الهی برای سعادت دنیوی و اخروی پیشنهاد میکند ، چند همسری است نه تک همسری و ان شاء الله در جای خود اثبات خواهد شد که اصرار بر تک همسری از اثرات غیر مستقیم ارتباط با فرهنگ مسیحیت است که اصل ازدواج را جز در حالت اضطرار نمیپذیرند و گرچه این اثر علت تامه این موضوع نیست ولی اثرات آشکاری در این امر داشته است .
البته بحث دیگری که در این میان دستاویز برخی برای ترویج و اصرار بر تک همسری گردیده بحث عدالت است که در ادامه به آن میپردازیم ان شاء الله .
إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ (آیه 75 سوره مبارکه حجر)
بدرستی که در آن نشانه هایی است برای هوشیاران